لغات و اصطلاحات مربوط به تحصیلاتeducation
 
درباره وبلاگ


با عرض سلام در این وبلاگ نکات و اصطلاحات ضروری انگلیسی قرار داده شده است امیدوارم بهره کافی از مطالب ببرید.فقط نظر یادت نره


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 28
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

نکات ضروری انگلیسی
سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 16:12 ::  نويسنده : مرتضی خلیلی

 

 

Types of schools & universities
انواع مدارس و دانشگاه ها
My elder son goes to high school/secondary school
پسر بزرگترم  به دبیرستان میرود
My younger son goes to elementary school/primary school
پسر کوچکترم به دبستان میرود
He goes to a boy’s/an all boy’s school
او به مدرسه پسرانه میرود
She goes to a girl’s/an all girl’s school
او به مدرسه دخترانه میرود
He/she goes to a coeducational school/mixed school
او به مدرسه مختلط میرود
I’d prefer to go to a technical school
ترجیح میدهم به مدرسه فنی بروم
Why don’t you enroll in a night school?I
چرا در یک مدرسه شبانه ثبت نام نمیکنی؟
I got my typing certificate from a vocational school
من مدرک ماشین نویسی ام را از یک اموزشگاه فنی-حرفه ای گرفتم
My brother is a student university.  He goes to a state university
برادرم دانشجوست.او دانشگاه دولتی میرود
I study medicine at the faculty of medicine
من در دانشکده پزشکی,پزشکی میخوانم
Which grade are you in?I
کلاس چندمی؟
I’m in the fourth grade
کلاس چهارمم
What year are you in?I
سال چندمی؟
I’m in the third year/I’m doing my junior year
سال سومم
Which school/university do you go to?I
کدام مدرسه/دانشگاه میروی؟
I’m freshman/a sophomore/a junior/a senior
من دانشجوی سال اول / دوم /سوم / چهارم هستم
My roommate is a sophomore
هم اطاقیم سال دومی است
I want to continue my studies abroad
میخواهم تحصیلاتم را در خارج ادامه بدهم
I haven’t completed / finished my studies yet
هنوز درسم را تمام نکردم
What’s your major? (field of study)I
رشته تحصیلی ات چیست؟
My major is math/I’m majoring in math
رشته ریاضی میخوانم
To take up a major
انتخاب رشته تحصیلی
I’m going to take up medicine
قصد دارم رشته پزشکی انتخاب کنم
To drop out of
ترک تحصیل کردن
I had to drop out of college
ناچار شدم کالج را رها کنم / ترک تحصیل کنم
A unit/a credit / a credit hour
واحد درسی
I’ve taken 18 units/credits/credit hours this semester
این نیمسال(ترم)18 واحد گرفتم
An academic year consists of two semesters
یکسال تحصیلی از دو نیمسال تشکیل شده است
I’ve past 60 units/credit hours so far
تاحالا 60 واحد گذرانده ام
Undergraduate studies
تحصیلات دوره لیسانس
Graduate/postgraduate studies
تحصیلات دوره فوق لیسانس
Graduate from/be graduated from
فارق التحصیل شدن از
A graduate
فارق التحصیل
My brother (was) graduated from open university last month
برادرم ماه قبل از دانشگاه ازاد فارق التحصیل شد
I have a high school diploma
دیپلم دبیرستان دارم
Do you have a degree? I
مدرک دانشگاهی داری؟
I have an associate’s degree? I
فوق دیپلم دلرم
A Bachelor’s degree
مدرک لیسانس
A master degree
مدرک فوق لیسانس
A Ph.d. (doctor of philosophy) I
مدرک دکترا
B.S./B.Sc=Bachelor of science
مدرک لیسانس در رشته های علمی و فنی
B.A. = Bachelor of arts
مدرک لیسانس در رشته های علوم انسانی و هنر
M.S. / M. Sc .   =   Master of science
مدرک فوق لیسانس در رشته های علمی
M . A . = Master of arts
مدرک فوق لیسانس در رشته های علوم انسانی و هنر
I have a B . S. in physics
لیسانس فیزیک دارم
Mary got an M.A. in economics last year
مری پارسال فوق لیسانس اقتصاد گرفت
I’m studying for an MS (degree) in chemistry
دارم فوق لیسانس شیمی میخوانم
 
 
 
 
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب